56.می اند می :/

ساخت وبلاگ

میشه این مسخره بازیو تمومش کنی؟

ینی چی ک نمیتونم نمیتونم :/

دیدی ک.هرچی ک تو تحقیق کردی و خوندی مث اونو زهرا نوشته.خو دیگ دردت چیه دختر؟ هی میگه اشتباهه و نمیتونم.بسه دیگه بسه :/

اون اعتماد ب نفس وامونده ت کو پس؟ :/

+از جمله چیزایی ک امروز حس کردم دلتنگشم:اون شعر خوندنای بچه هاو بزن و برقص ها بود.تا زنگ کلاس میخورد ،حتی اگ معلم هم بیرون نرفته بود از کلاس یهو شروع میکردن و میخوندن.حتی شعرای بیشعوری :/ 

یهو وسطش میدیدم اینا منو خطاب قرار دادن :/ یهو ی اسمم میچسبوندن بهم :/ منو چ ب الف_جیم عاخه :/

پ.ن:خیلی مسخره س من بچه مثبتشونم :/ من مثبت باشم مثبتا چیَن پس؟ :/

بماند ک منم(البته غیر اونجاها ک خیلی بیشعور میشدن دیگه :/ ) همراهیشون میکردم  مخصوصا وقتی اول صبح با دست زدن و سوت وارد کلاس میشدیم

+بارون باشه.هوا سرد باشه.اون سویشرت مشکی ک همه رو عاشق خودش کرده بود(مبالغه :/ ) هم باشه.من باشم.حیاط مدرسه باشه و یه زنگ تفریح از این ور حیاط رفتن اون ور حیاط :))

ترجیحا یه آهنگ از "یاسینی" هم باشه :)

پ.ن:دلم خواست اون روزا رو ک تازه "اسم تو چی داره" اومده بود :)

+یه عکس گذاشتم پروفایل تلگرام.خودمم تو آینه.البته دوره و من خیلی پیدا نیستم

ولی دوسش دارم.میدونی کِی گرفتمش؟ رفتهبودیم خونه فریبا برای امتحان وب.هیچی هم نخوندیم! :/ فقط منو خسته کردن :/

پ.ن:حالا چی شده هی من دلتنگ میشم؟

حتی دلتنگ سروکله زدن با بچه ها وقتی میخواستم برنامه نویسیارو بهشون بفهمونم :/ دلتنگ اوندفعه ک خونه حیدر حتی بیتا و نرگس و فریبا هم بودن.10 نفر با خودم :/ بعدشم اسنک خوردیم

دلتنگ دفعه اول ک نودالیت خوردیم اخرش  خونه زینب :/ شب راهیان :/ که اهنگ عمو پورنگ گذاشته بودیم :/ 

با همه مسخره بازیا و رو مخ بودناشون.آره دلتنگشونم :) گرچه.نمیشه دیگ.برنمیگرده به قبل.هرچی بشه مثل قبل نمیشه :)

خداحافظ برای همیشه...
ما را در سایت خداحافظ برای همیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d00nya بازدید : 103 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 4:48