60.من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست***و از آن روز سرم میل بریدن دارد ...

ساخت وبلاگ

تولدت مبآرک

نمیدونم چی بگم.چطور تولدت رو تبریک بگم...

دوست دارم باهات حرف بزنم ولی هروقت که میشه یادم میره که چی میخواستم بگم.

نمیدونم چی شد از بین اون همه شهیدی که میشناختم ازت یه جور دیگه خوشم اومد =) دوست داشتم یه جور دیگه باهات شروع کنم ولی...

آقامحمدرضا.میخواستم بشی رفیقم.اما شرطش این بود که منم رفیقت بشم.

اما من درگیرخودم شدم و یادم رفت.نارفیق شدم برات به جای رفیق.نارفیق بودم و همیشه باعث ناراحتیت...

میدونم که ناظری و همیشه میبینیم.آخه تو زنده ای حتی زنده تر از همه ی ما...

خیلی جاها خودت بودی که کمکم کردی.دستم رو گرفتی.منتها چشم و گوش من مشکل دارن.من با چشم دنیاییم ندیدم خوبیهات رو و با گوش دنیاییم نشنیدم حرفهات رو.بعدش دلم گرفت ازت و بهت گفتم بی معرفت... ببخش منو..

تولدت مبارک باشه آقا محمدرضا.5 سال پیش 20 ساله بودی که رفتی.اگه الان بودی تولد 25 سالگیت رو کنار خانواده ت جشن میگرفتی.اما خب الان بهترین جای عالم هستی.کنار رفیقت.آقا رسول..

رفاقت فقط رفاقت شما دوتا.رفیق شدی واسش و رفیق شد واست.رفاقت رو باید از شماها یاد گرفت =)

حرف زیاده ولی من ناتوانم از گفتنشون.خودت میدونی دیگه.حتی اگ به زبون نیارم.

آقا محمدرضا بازم هوامو داشته باش.بازم دستم رو بگیر.

سلامم رو به آقا رسول برسون :)

 

+یه قسمتهایی از متن رو از کپشن  پست جدید پیجشون برداشتم..

+ادامه مطلب زندگینامه مختصری از ایشون

خداحافظ برای همیشه...
ما را در سایت خداحافظ برای همیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d00nya بازدید : 181 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 4:48