59.مهربونی ای عشق،نازنینی ای عشق،آخرین تیکه ی این جورچینی ای عشق :)

ساخت وبلاگ

دارم فیلم آموزشی میبینم :/

طرف نکرده یه آهنگ بیکلام رو فیلمش بذاره :/ آهنگ گذاشته آهنگ محسن چاوشی خدایا

تازه وسطش هی این آهنگشو تغییرم میده :/ خو بذار ی چی بمونه دیگه :/اصن آدم نمیدونه به آهنگ گوش کنه یا فیلمو ببینه.من یکی ک نشستم اهنگاشو گوش میدم به جا فیلم نگاه کردن

+یکی از آهنگاشم جورچین عه.چقدررر من این آهنگو دوست دارم :) حس خوبی بهم میده =)

+فیونا :( مامانش :(

خدایا چرا عاخه مامانا اصن؟ :(

+اروند کنار که رفته بودیم.مرضیه رفت بره بازار.منو زهر رفتیم اونجا ک حالت ماکت و اینا بود.داشتیم راه میرفتیم.گریم گرفته بود.بی دلیل.نه یاد حاجتی افتاده بودم.نه چیزی.از بس حسش خوب بود...

یهو رسیدیم به یه سنگر.زهرا گفت برو تو سنگره تا ازت عکس بگیرم.یهویی...

انصافا عکس قشنگی شده.اون سربندا(البته انگار پارچه رنگی بودن) ک تو باد میرقصیدن و من که توی قاب پنجره ی کوچولو سنگر دارم به دوربین لبخند میزنم :)

بعدشم من از زهرا عکس گرفتم...

رو سنگره نوشته بود خسته نباشی دلاور...

+مثلا الهه بهم میگه فائزه.مرضیه گاهی میگه فائزه گاهی میگه احسان.زهرا هم کلا میگه احسان.

کلا بچه های کلاس بیشتریا میگن احسان

بچه های کلاس هیچی.دوستای سال دوازدهمیم هم میگن احسان :))

حقیقتا خوشم میاد :))

+سه حالت وجود داره.یا من بد توضیح میدم.یا اینا نمیفهمن چی میگم.یا خودشونو زدن به نفهمیدن تا حرف خودشون به کرسی بشینه :) من از هفته اول میگم انصراف.اینا میگن نه :/

حالا میگن خیلی وقت داشتی خودت جدی نگرفتی :/ خدایا شفاااااا بده :)

+با هر کلمه ی تو میتونی حالم بد تر میشه :)من میدونم ک نمتونم.حداقل الان و تو این موقعیت :))

خداحافظ برای همیشه...
ما را در سایت خداحافظ برای همیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d00nya بازدید : 142 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 4:48